English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (592 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lord U مانند لردرفتار کردن
lords U مانند لردرفتار کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parallels U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelling U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleled U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelled U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleling U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
similize U مانند کردن
likens U مانند کردن
likening U مانند کردن
liken U مانند کردن
likened U مانند کردن
equalizes U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalized U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalize U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalised U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalising U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalises U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalizing U مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
jellify U ژله مانند کردن
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
matronize U مانند رئیسه رفتار کردن
meshes U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
meshing U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
to torpedo U تارومار کردن [مانند تلاش کسی]
mesh U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
represent U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represented U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represents U عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
eualize U مساوی کردن مانند کردن
take to pieces U پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
to live like animals [in a place] U مانند حیوان زندگی کردن [اصطلاح تحقیر کننده ]
to quit something cold turkey U چیزی را یکدفعه ترک کردن [مانند سیگار یا الکل]
to pounce on somebody U به کسی ناگهان جستن [و حمله کردن ] [مانند جانور شکارگر]
paintress U زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
to rev [British E] the engine U موتور [ماشین] را روشن کردن [که صدا مانند زوزه بدهد]
to goose [American E] the engine U موتور [ماشین] را روشن کردن [که صدا مانند زوزه بدهد]
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
cleco fastener U وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
bedim U با ابر پوشاندن ابری یا مانند ابر کردن
service U شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced U شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
unequaled U بی مانند
argillaceous U گل مانند
lambdoid U مانند
aquiform U اب مانند
reedier U نی مانند
reediest U نی مانند
frothy U کف مانند
capillaceous U مانند نخ
capitate U مانند سر
unique U بی مانند
plumose U پر مانند
mammilliform U مانند
uniquely U بی مانند
and so on U و مانند ان
analog U مانند
fulidal U اب مانند
unapproachable U بی مانند
anthoid U گل مانند
filiform U نخ مانند
impish U جن مانند
argillaceous U رس مانند
foggy U مانند مه
feathery U پر مانند
without an e. U بی مانند
foggiest U مانند مه
simulant U مانند
womanlike U زن مانند
foggier U مانند مه
encephaloid U مخ مانند
fluty U نی مانند
string U نخ مانند
etcetera U و مانند ان
blotchy U لک مانند
liplike U لب مانند
nearer U مانند
arundinaceous U نی مانند
reedy U نی مانند
unequalled U بی مانند
similar U مانند
myrtle formed U اس مانند
vide U مانند
similiar U مانند
floriform U گل مانند
unparalleled U بی مانند
etc U و مانند آن
icily U یخ مانند
inapproachable U بی مانند
tendinous U بی مانند
penniform U پر مانند
plumelike U پر مانند
inimitable U بی مانند
unprecedented U بی مانند
unprecedentedly U بی مانند
analogue U مانند
incomparable U بی مانند
as U مانند
gypsiferous U گچ مانند
castellated U دژ مانند
nears U مانند
nearing U مانند
nearest U مانند
tougher U پی مانند
tough U پی مانند
neared U مانند
near- U مانند
near U مانند
analogues U مانند
goatish U بز مانند
pipelike U نی مانند
mammilary U مانند
toughest U پی مانند
analogous U مانند
after the example of U مانند
threadlike U نخ مانند
thready U نخ مانند
cicatricial U مانند اثرزخم
saccate U کیسه مانند
tallowy U پیه مانند
saclike U کیسه مانند
talcous U طلق مانند
dermatoid U پوست مانند
parchmenty U پوست مانند
dermoid U پوست مانند
columniform U ستون مانند
seamilike U درز مانند
coronary U تاج مانند
sulphury U مانند گوگرد
cinderous U خاکستر مانند
sunlike U مانند افتاب
as usual U مانند همیشه
corpuscular U گویچه مانند
equine U اسب مانند
seedlike U بذر مانند
mastoid U پستان مانند
coronaries U تاج مانند
swordlike U شمشیر مانند
collective goods U مانند جاده
scopulate U کلاله مانند
discoidal U صفحه مانند
sciurine U سنجاب مانند
battiest U چوگان مانند
talcky U طلق مانند
discoid U قرص مانند
scalelike U ترازو مانند
scalelike U فلس مانند
scabious U دله مانند
talcose U طلق مانند
batty U چوگان مانند
cloistral U دیر مانند
discoid U صفحه مانند
pebbly U ریگ مانند
saddlebacked U زین مانند
dermoidal U پوست مانند
sciuroid U سنجاب مانند
digitiform U انگشت مانند
mattery U ماده مانند
sagittary U مانند تیر
discoidal U قرص مانند
disclike U صفحه مانند
sanguineous U خون مانند
battier U چوگان مانند
sulphureous U گوگرد مانند
to look alike U مانند هم بودن
ctenoid U شانه مانند
spectral U روح مانند
cryptand U حجره مانند
cystoid U مانند مثانه
shadowy U سایه مانند
stellate U ستاره مانند
sluicy U ابگیر مانند
crinoid U زنبق مانند
cowish U گاو مانند
sleeplike U خواب مانند
coroniform U تاج مانند
unique in every sense of the word U از هر نظری بی مانند
splenoid U مانند اسپرز
squamate U فلس مانند
cuticular U پوست مانند
spinose U مهره مانند
metalloid U فلز مانند
spicate U خار مانند
metalliform U فلز مانند
culicoid U پشه مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
mercurous U جیوه مانند
simulant of U مانند شبیه
airy U هوا مانند
coriaceous U چرم مانند
coralloid U مانند مرجان
starlike U ستاره مانند
tinny U قلع مانند
leaden U مانند سرب
coralline U مرجان مانند
deltoid U مانند دال
mitral U مانند تاج
deltoideus U مانند دال
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com